26 فرهنگ

سیله

/sile/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

گلۀ گاو، گوسفند، آهو یا اسب؛ گله؛ رمه: ◻︎ به باغ اندر کنون مردم نبرد مجلس از مجلس / به راغ اندر کنون آهو نبرد سیله از سیله (فرخی: ۳۴۹).