سرگرانی
/sargerāni/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. سرسنگینی.
۲. ناخوشنودی.
۳. تکبر و خودپسندی: ◻︎ گمان کی برد مردم هوشمند / که در سرگرانیست قدر بلند (سعدی۱: ۱۱۶)، ◻︎ چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری / سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد (حافظ: ۳۲۲).
۲. ناخوشنودی.
۳. تکبر و خودپسندی: ◻︎ گمان کی برد مردم هوشمند / که در سرگرانیست قدر بلند (سعدی۱: ۱۱۶)، ◻︎ چشمت از ناز به حافظ نکند میل آری / سرگرانی صفت نرگس رعنا باشد (حافظ: ۳۲۲).