سرخود/sar[e]xod/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. خودسر؛ خودرٲی.۲. آزاد و رها.〈 سرخود کار کردن: [مجاز] به میل خود و از پیش خود و بدون دستور کار کردن.