26 فرهنگ

سرجوش

/sarjuš/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. مقداری غذا که از چربی و قسمت مرغوب خوراکی که در دیگ در حال جوشیدن است بردارند: ◻︎ ز هر خوردی که طعم نوش دارد / حلاوت بیشتر سرجوش دارد (نظامی۲: ۱۷۴).
۲. خلاصه؛ زبده.