26 فرهنگ

سراسیمه

/sarāsime/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. هراسان.
۲. سرگردان؛ آشفته و سرگشته؛ شوریده‌حال؛ پریشان‌حواس.