سخن
/soxan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
آنچه گفته شود؛ کلام؛ قول؛ نطق؛ بیان؛ گفتار.
〈 سخن پهلودار: [مجاز] حرف گوشهدار و نیشدار؛ حرف کنایهآمیز که طعن یا دشنامی در آن باشد.
〈 سخن راندن: (مصدر لازم) [مجاز] سخن گفتن؛ نطق کردن.
〈 سخن گفتن: (مصدر لازم) حرف زدن؛ گفتگو کردن.
〈 سخن سرد: [قدیمی، مجاز] سخن بیمزه، ناگوار، و ناخوش.
〈 سخن پهلودار: [مجاز] حرف گوشهدار و نیشدار؛ حرف کنایهآمیز که طعن یا دشنامی در آن باشد.
〈 سخن راندن: (مصدر لازم) [مجاز] سخن گفتن؛ نطق کردن.
〈 سخن گفتن: (مصدر لازم) حرف زدن؛ گفتگو کردن.
〈 سخن سرد: [قدیمی، مجاز] سخن بیمزه، ناگوار، و ناخوش.