26 فرهنگ

ساو

/sāv/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

آنچه در قدیم پادشاهان قوی از پادشاهان ضعیف یا شکست‌خورده می‌گرفتند؛ باج؛ خراج: ◻︎ چنان بد که هرسال یک چرم گاو / ز کاول همی خواستی باژوساو (فردوسی: ۵/۴۴۴).