ساطع/sāte'/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. برآینده؛ برافراشته.۲. درخشنده؛ درخشان؛ تابان.۳. دمنده.۴. دمیده.۵. [قدیمی] پراکنده.۶. [قدیمی] آشکار.