26 فرهنگ

سارا

/sārā/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

زبده؛ خالص؛ بی‌غش: زر سارا، عنبر سارا، مشک سارا: ◻︎ چه حاصل زآنکه دانی کیمیا را / مس خود را نکرده زرّ سارا (جامی۵: ۲۰۱).