زهوار
/zehvār/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. باریکهای از چوب که در اطراف چهارچوب در بکوبند.
۲. [قدیمی] تسمۀ باریک از چرم یا چیز دیگر که بر حاشیه و کنارۀ چیزی بدوزند؛ تسمه؛ بند.
۳. (صفت) [قدیمی] هرچیزی که مانند زه باشد؛ زهمانند.
۲. [قدیمی] تسمۀ باریک از چرم یا چیز دیگر که بر حاشیه و کنارۀ چیزی بدوزند؛ تسمه؛ بند.
۳. (صفت) [قدیمی] هرچیزی که مانند زه باشد؛ زهمانند.