زهم
/zohm/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. ویژگی بوی بد؛ بوی گند بهویژه بوی ماهی یا گوشت گندیده.
۲. (اسم) [قدیمی] پیه.
۳. (اسم) [قدیمی] مادهای خوشبو که از گربۀ زباد گرفته میشود.
۲. (اسم) [قدیمی] پیه.
۳. (اسم) [قدیمی] مادهای خوشبو که از گربۀ زباد گرفته میشود.