25 فرهنگ

زردگوش

/zardguš/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. منافق و مفسد: ◻︎ زردگوشان به گوشه‌ها مردند / سر به آب سیه فرو بردند (نظامی۴: ۶۰۲).
۲. بیکاره.
۳. ترسناک.
۴. پشیمان.