ریشور/rišvar/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهریشدار؛ ریشو: ◻︎ مانا که خلد پرده ز رخسار برگرفت / یا ساده گشت ریشور دهر را عذار (اثیرالدین اخسیکتی: لغتنامه: ریشور).