26 فرهنگ

رواندن

/ravāndan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. به‌ راه رفتن واداشتن؛ به‌ راه انداختن.
۲. فرستادن.
۳. جاری کردن.
۴. جریان دادن؛ رایج کردن.