26 فرهنگ

رهنمونی

/rahne(o)muni/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

راهنمایی؛ رهبری؛ هدایت: ◻︎ کاغذین جامه به‌خوناب بشویم که فلک / رهنمونیم به‌پای علم داد نکرد (حافظ: ۲۹۲).