26 فرهنگ

ترجمه مقاله

دیرانی

/deyrāni/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. صاحب دیر.
۲. دیرنشین: ◻︎ گفت کای کهنه‌پیر دیرانی / چیست این کسوت مسلمانی (جامی۱: ۲۹۱).