دیاگرام/diyāg[e]rām/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. درنگار؛ نمودار.۲. طرح؛ شکل هندسی؛ خط هندسی؛ خطی که شکل اثر معینی را معلوم کند.