26 فرهنگ

ترجمه مقاله

دل خراش

/delxarāš/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

خراشندۀ دل؛ چیزی که دل را بیازارد؛ امری که انسان از آن رنجیده و اندوهگین شود.