26 فرهنگ

دست چرب

/dastčarb/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

سود و نفعی که از کسی به دیگری برسد: ◻︎ دراین زمانه که امید دست‌چربی نیست / مگو چراغ ز خود روغنی برون آرد (صائب: لغت‌نامه: دست).