26 فرهنگ

ترجمه مقاله

دخم

/daxm/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. سرداب.
۲. گور: ◻︎ چنین گفت با من ستاره‌شمار / که رستم کند دخم سام سوار (اسدی: ۴۰۶ حاشیه).