دامن آلوده/dāman[']ālude/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهشخص بدکار و بدنام؛ آلودهدامن؛ تردامن: ◻︎ چرا دامنآلوده را حد زنم / چو در خود شناسم که تردامنم (سعدی۱: ۱۷۰).