دامغول/dāmqul/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. غدهای سفت و سخت و بیدرد به اندازۀ گردو که در زیر پوست بدن پیدا شود؛ دیوغول.۲. غول.۳. غولبیابانی.