26 فرهنگ

داردار

/dārdār/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

دادوفریاد؛ سروصدا؛ جاروجنجال.
⟨ داردار کردن: (مصدر لازم) [عامیانه] دادوفریاد کردن؛ سروصدا راه انداختن.