26 فرهنگ

خوهل

/xohl/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

پیچ‌خورده؛ کج؛ ناراست؛ دارای انحنا: ◻︎ وآن بندها که بست فلاطون پیش‌بین / خوهْل است و سست پیش کهین پیشکار من (ناصرخسرو: ۲۹۹).