26 فرهنگ

ترجمه مقاله

خوشیدن

/xušidan/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

خشک ‌شدن؛ خشکیدن: ◻︎ بخوشید سرچشمه‌های قدیم / نماند آب جز آب چشم یتیم (سعدی۱: ۵۸).