26 فرهنگ

خشکستان

/xoškestān/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

سرزمین خشک و بی‌آب: ◻︎ آب را در غورها پنهان کنم / چشمه‌ها را خشک و خشکستان کنم (مولوی: ۲۵۲).