خشکستان/xoškestān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهسرزمین خشک و بیآب: ◻︎ آب را در غورها پنهان کنم / چشمهها را خشک و خشکستان کنم (مولوی: ۲۵۲).