26 فرهنگ

ترجمه مقاله

خرمک

/xa(o)rmak/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

مهرۀ سیاه‌وسفید که برای دفع چشم‌زخم به گردن اطفال ببندند؛ چشم‌زد: ◻︎ ترسم چشمت رسد که سخت خطیری / چون که نبندند خرمکت به گلو بر (منجیک: شاعران بی‌دیوان: ۲۲۶).