26 فرهنگ

خراب کار

/xarābkār/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. آن‌که چیزی را خراب می‌کند.
۲. (سیاسی) کسی که به‌علت مخالفت با سیاست حاکم بر جامعه، برای آسیب رساندن به تٲسیسات تلاش می‌کند.