خاییدن/xāy(')idan/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهچیزی را با دندان نرم کردن؛ جویدن: ◻︎ همه نخلبندان بخایند دست / ز حیرت که نخلی چنین کس نبست (سعدی۱: ۱۷۴).