26 فرهنگ

حاضرغایب

/hāzerqāyeb/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

خواندن اسامی شاگردان، کارگران، یا سربازان برای تعیین کردن افراد غایب.
⟨حاضرغایب کردن: (مصدر لازم، مصدر متعدی) = حاضرغایب