جهودانه
/johudāne/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. مانند جهودان: ◻︎ به جان آنکه چو عیسیم برد بر سرِ دار / نشست زیر و جهودانه میگریست بهتاب (خاقانی: ۵۵).
۲. (اسم) پارچۀ زردی که در قدیم جهودان برای امتیاز و باز شناخته شدن به دوش خود میدوختهاند؛ پارهزرد؛ غیار.
۲. (اسم) پارچۀ زردی که در قدیم جهودان برای امتیاز و باز شناخته شدن به دوش خود میدوختهاند؛ پارهزرد؛ غیار.