جلی/jali[yy]/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. [مقابلِ خفی] واضح؛ روشن؛ آشکار.۲. صیقلداده شده؛ پرداختشده: خط جلی.۳. رسا؛ شیوا؛ بلند: صلوات جلی.