26 فرهنگ

جرقه

/jaraqqe, jereqqe/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد؛ شراره؛ اخگر.
۲. [مجاز] فکری که به‌ناگهان به ذهن خطور کند.