جرقه/jaraqqe, jereqqe/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. ریزۀ آتش که از زغال یا هیزم که در حال سوختن است جدا شود و به هوا بجهد؛ شراره؛ اخگر.۲. [مجاز] فکری که بهناگهان به ذهن خطور کند.