26 فرهنگ

جدع

/jad'/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. (ادبی) در عروض، اسقاط هر دو سبب خفیف است از مفعولات که لات باقی بماند و فاع یا فعل به‌جای آن بگذارند، و آن را مجدوع گویند.
۲. [قدیمی] بریدن گوش، لب، یا بینی.