جخش/jaxš/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده= گواتر: ◻︎ از گردن او جخش درآویخته گویی / خیکیست پُر از باد درآویخته از بار (لبیبی: شاعران بیدیوان: ۴۸۱).