تیرک
/tirak/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. [مصغرِ تیر] [قدیمی] تیر کوچک: ◻︎ چه چیز است آن رونده تیرکِ خُرد / چه چیز است آن پَلالَک تیغ بُران (رودکی۱: ۱۲۰).
۲. جهش خون از رگ یا آب از سرنگ، سوراخ مشک، و مانندِ آن.
۳. ‹دیرک› ستونی که در وسط چادر یا سراپرده برپا میشود و چادر بر روی آن قرار میگیرد؛ ستون خیمه.
〈 تیرک زدن: (مصدر لازم) [قدیمی] جهیدن آب یا مایع دیگر از یک سوراخ ریز.
۲. جهش خون از رگ یا آب از سرنگ، سوراخ مشک، و مانندِ آن.
۳. ‹دیرک› ستونی که در وسط چادر یا سراپرده برپا میشود و چادر بر روی آن قرار میگیرد؛ ستون خیمه.
〈 تیرک زدن: (مصدر لازم) [قدیمی] جهیدن آب یا مایع دیگر از یک سوراخ ریز.