تیان/tiyān/فرهنگ فارسی عمید / قربانزادهدیگ دهانگشاد و پهن؛ پاتیل؛ لوید: ◻︎ عشق چو مغز است و جهان همچو پوست / عشق چو حلوا و جهان چون تیان (مولوی۳: ۶۹۰).