26 فرهنگ

ترجمه مقاله

توطن

/tavatton/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. وطن اختیار کردن؛ شهری را وطن خود قرار دادن.
۲. [قدیمی] جا گرفتن.
۳. [قدیمی] خود را برای امری یا پیشامدی آماده کردن و دل بر آن نهادن.