26 فرهنگ

توسنی

/to[w]sani/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

سرکشی؛ نافرمانی: ◻︎ توسنی کردم، ندانستم همی / کز کشیدن تنگ‌تر گردد کمند (رابعه بنت کعب: شاعران بی‌دیوان: ۷۴).