تواره
/tovāre/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. بوتههای خار که بر روی دیوار و دور باغ و پالیز قرار میدهند.
۲. کلبهای که از بوتهها و شاخ و برگ درخت در کنار کشتزار درست کنند: ◻︎ بباید رفتن آخر چند باشی / چو متواری در این خانهٴ تواره (ناصرخسرو: ۴۶۰).
۳. خانهای که در آن سرگین چهارپایان و کاه و خاروخاشاک بریزند.
۲. کلبهای که از بوتهها و شاخ و برگ درخت در کنار کشتزار درست کنند: ◻︎ بباید رفتن آخر چند باشی / چو متواری در این خانهٴ تواره (ناصرخسرو: ۴۶۰).
۳. خانهای که در آن سرگین چهارپایان و کاه و خاروخاشاک بریزند.