26 فرهنگ

ترجمه مقاله

تناسب

/tanāsob/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. با هم نسبت داشتن.
۲. با یکدیگر نسبت یافتن؛ میان دو شخص یا دو چیز نسبت و رابطه وجود داشتن.
۳. مانند هم شدن.
۴. (ادبی) در بدیع، آوردن کلماتی در نظم یا نثر که با هم متناسب باشند، مثل ماه‌وخورشید، چشم‌وابرو، دست‌وپا، گُل‌وبلبل؛ مراعات‌النظیر.