تمغا
/tamqā/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. مُهر و اثر مُهری که پادشاهان مغول به فرمانها میزدند.
۲. داغ یا مُهری که بر ران چهارپایان، بهویژه اسب، میزدند؛ نشان؛ علامت.
۳. در دورۀ ایلخانان مغول و صفوی، مالیات راهداری و عوارضی که در راهها و دروازهها از کالاهای بازرگانی میگرفتند.
۲. داغ یا مُهری که بر ران چهارپایان، بهویژه اسب، میزدند؛ نشان؛ علامت.
۳. در دورۀ ایلخانان مغول و صفوی، مالیات راهداری و عوارضی که در راهها و دروازهها از کالاهای بازرگانی میگرفتند.