تلقین
/talqin/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. باوراندن اندیشه و طرزفکری خاص به دیگری.
۲. القای شهادتین به کسی که در حال جان دادن است.
۳. (تصوف) آموختن ذکر به مرید تا آن را تکرار کند.
۴. تعلیم؛ آموختن.
۲. القای شهادتین به کسی که در حال جان دادن است.
۳. (تصوف) آموختن ذکر به مرید تا آن را تکرار کند.
۴. تعلیم؛ آموختن.