تقدمه
/taqdeme/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. پیش افتادن؛ درپیش شدن؛ پیشی کردن.
۲. پیشکش کردن.
۳. (اسم) پیشکش؛ پیشکشی؛ هدیه.
〈 تقدمهٴ معرفت: (پزشکی) [قدیمی] پیشبینی طبیب از عاقبت مرض.
۲. پیشکش کردن.
۳. (اسم) پیشکش؛ پیشکشی؛ هدیه.
〈 تقدمهٴ معرفت: (پزشکی) [قدیمی] پیشبینی طبیب از عاقبت مرض.