26 فرهنگ

ترجمه مقاله

ترنگاترنگ

/tarangātarang/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. صدای انداختن تیرهای پیاپی از کمان.
۲. آواز تارهای ساز: ◻︎ ترنگاترنگی که زد ساز او / به از زند زرتشت و آواز او (نظامی۵: ۸۹۴).