26 فرهنگ

ترجمه مقاله

ترب

/tarb/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

۱. مکر؛ حیله؛ تزویر.
۲. زبان‌آوری؛ چرب‌زبانی: ◻︎ اندر آمد مرد با زن چرب‌چرب / گنده‌پیر از خانه بیرون شد به ترب (رودکی: ۵۳۴).
۳. (اسم مصدر) گزاف‌گویی.
۴. حرکت از روی ناز یا قهر.