تخنیق
/taxniq/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. خفه کردن؛ فشار دادن گلوی جانداری تا خفه شود.
۲. (ادبی) در عروض، انداختن میم مفاعیلن که فاعیلن بشود و بهجای آن مفعولن بگذارند.
۲. (ادبی) در عروض، انداختن میم مفاعیلن که فاعیلن بشود و بهجای آن مفعولن بگذارند.