تخلل
/taxallol/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. در میان قوم شدن.
۲. درآمدن در میان مردم.
۳. در چیزی نفوذ کردن و رخنه پیدا کردن.
۴. چیزی از لای دندان درآوردن؛ خلال کردن دندان.
۲. درآمدن در میان مردم.
۳. در چیزی نفوذ کردن و رخنه پیدا کردن.
۴. چیزی از لای دندان درآوردن؛ خلال کردن دندان.