26 فرهنگ

بیمارگون

/bimārgun/

فرهنگ فارسی عمید / قربان‌زاده

کسی که از ناخوشی رنگش زرد شده باشد؛ بیمارمانند؛ رنجور: ◻︎ چو بیمارگون شد ز نم چشم نرگس / مر او را همی لاله تیمار دارد (ناصرخسرو: ۳۷۴).