بیمارغنج
/bimārqanj/فرهنگ فارسی عمید / قربانزاده
۱. کسی که بیشتر اوقات بیمار باشد؛ دردمند؛ علیل؛ رنجور: ◻︎ چو گشت آن پریروی بیمارغنج / ببرید دل زاین سرای سپنج (رودکی: ۵۴۱).
۲. کسی که بیماری او از روی نازوغمزه باشد.
۲. کسی که بیماری او از روی نازوغمزه باشد.